تعریف ادعا یا خواسته

تعریف ادعا :

ادعا در لغت به معنای خواستن، نزاع و دادخواهی است.

هر عاملی که سبب بروز اختلال در تعهدات مندرج در قرارداد شود، موجب ادعاست.

معنای ادعا در علم حقوق : عبارت است از عملی که برای تثبیت حقی که مورد انکار یا تجاوز واقع شده باشد، صورت می گیرد.

در واقع ادعا خواستن چیزی براساس منازعه است. در واقع دعوا عملی است که برای اجرای حقی که مورد تجاوز یا انکار واقع شده است، انجام می گیرد.

معنای  ادعا( Claim  ) در لغت نامه حقوقی آکسفورد ، به صورت کلی  به معنای “داشتن حقی برای دریافت پول، دارایی یا جبران خسارت” آمده است.

ادعا یا Claimدر استانداردهای PMI بدین صورت تعریف شده است:

تقاضائی از سوی یک طرف قرارداد در ازای وجود دلایلی اصولا صحیح و یا به گمان متقاضی صحیح که معمولا بخاطر اقدامات، دستورات و یا تغییرات اعمالی نامنطبق با مفاد قرارداد پروژه از سوی طرف دیگر قرارداد بوجود آمده و از لحاظ اقتصادی بین طرفین قابل حل و فصل نمی باشد.

در ادبیات PMI، ادعا، به مفهوم هر موردی که فی مابین برخی از ذی نفعان، محلی از مناقشه بوده و اجماع وجود نداشته باشد تلقی می گردد.

دکتر جعفری لنگرودی آنرا مترادف دعوی می داند و  “منازعه در حق معین” تعریف می کند.

فرهنگ واژگان نظام فنی و اجرایی کشور (سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور, ۱۳۸۸)در تعریف ادعا چنین آورده است: “در خواستی که معمولا برای افزایش دریافت یا تمدید زمان اجرا به وسیله پیمانکار انجام می شود.“

موسسه انجمن مدیریت پروژه انگلستان در سال ۲۰۰۶ ادعا را اینچنین تعریف کرده  است: ” درخواست احقاق حق یا کسب شایستگی باستناد به مفاد قرارداد که به طور معمول به تقاضای پرداخت مبلغی اضافه یا تمدید زمان پروژه می انجامد.”

ادعا ، ابزاری برای اثبات حقی برای جبران هزینه یا زمان و یا هردوی زمان و هزینه تحمیل شده خارج از موضوع قرارداد و توافقات بعد از آن است و ادعا کننده در تلاش است تا اثبات مالکیت زمان و هزینه و یا هردو را در قالب مدیریت ادعا انجام دهد.

ادعا یا خواسته را می توان به شرح زیر تعریف کرد :

« درخواست کتبی با انضمام مدارک قراردادی و یا حقوقی است، در باره جبران مالی ، زمانی‌، یا تحقق سایر شرایط که از نظر قراردادی ، موجب اختلاف درخواست کننده و طرف قرارداد یا کارفرما است » .

بیشتر نویسندگان حق و دعوا را مترادف یکدیگر دانسته اند و می گویند حق ممکن است دو حالت داشته باشد، حالت سکون و حالت حرکت . در حالت سکون و آرامش حق در جای خود ثابت بوده و کسی به آن تجاوز یا آن را انکار نمی کند، ولی همین که حق مورد تجاوز یا انکار قرار گرفت، به حالت متحرک درآمده و صاحب آن از خود واکنشی نشان می دهد. در نتیجه به صورت دعوا در می آید که در مراجع ذیصلاح اقامه می شود

بدیهی است که در جوامع امروزی حق همیشه مستند به قانون بوده و در صورتی که قانون وجود حق را نشناسد، نمی توان آن را حق قانونی دانست و در صورت تجاوز نسبت به آن اقامه دعوا کرد. و در صورت اقامه دعوا، نیز محکوم به بی حقی می گردد. چون حق و دعوا یکی هستند تمام خواص حق در دعوا منعکس می شود. بنابراین اگر حق عینی باشد، دعوا را عینی می نامند و اگر حق شخصی و یا دینی باشد، دعوا را شخصی یا دینی می گویند. چنانچه حق مربوط به اموال منقول و یا غیر منقول باشد، دعوا را نیز منقول یا غیر منقول می خوانند. هرگاه حق راجع به تصرف و یا مالکیت باشد، دعوا را دعوای تصرف و یا مالکیت می گویند. اگر چه که حق و دعوا یکی هستند، اما خواهان با اقامه دعوا همیشه نمی تواند عین حق موضوع را به دست بیاورد، ممکن است بدل یا قیمت آن را تحصیل کند. مثلاً اگر کسی تعهد به انجام کاری بکند، در صورت تخلف طرف او متعهدله همیشه نمی تواند او را وادار به انجام آن بکند، بلکه ممکن است مبلغی به عنوان وجه التزام یا خسارت از او دریافت کند. از طرف دیگر اگر چه به نظر بیشتر دانشمندان میان حق و دعوا ملازمه وجود دارد، ولی برخی نیز منکر این ملازمه هستند .

مثلاً وقتی دادستان کل برای محافظت قانون از حکمی فرجام می خواهد هیچ گونه حقی در قانون برای او در قانون مادی شناخته نشده است و وقتی خواهان اقامه دعوا تصرف می کند دارای حق ماهوی خاصی نیست به همین دلیل دعوا همیشه مبنی بر یک حق فردی نیست و میان حق و دعوا ملازمه نیست. اگر این را قبول کنیم، حق و دعوا یکی نیستند و دعوا حق فردی مستقلی است که ربطی به حق ماهوی موضوع ندارد. هدف آن نیز این است که دادگاه حقی را به رسمیت بشناسد یا اجرای آن حق را تامین کند

با الهام از این نظریات ، ماده ۳۰ قانون آیین دادرسی جدید فرانسه دعوا را چنین تعریف می کند:

دعوا حقی است برای خواهان که با اقامه آن در دادگاه می خواهد صحت یا عدم صحت امری را ثابت کند. برخی نیز می گویند دعوا عبارت از حق گفتگو بر سرصحت یا عدم صحت امری را ثابت کند. برخی نیز می گویند دعوا عبارت از حق گفتگو بر سر صحت یا عدم صحت یک ادعا در دادگاه می باشد.

برای اکثر کارفرمایان واژه ادعا واژه ای ناخوشایند و نامطلوب می باشد . البته که درک علت آن نیز بسیار ساده است زیرا غالبا موجب افزایش هزینه های پروژه نسبت به برآورد اولیه میگردد.